به گزارش گروه مجلات همشهری، محمدرضا نوریان در شماره پنجاه همشهری ماه نوشته است: امسال را میتوان سال مدیریت شهری در مجلس نامید؛ خردادماه یک فوریت طرح انتخاب شهردار با رای مستقیم مردم در شهرهای بالای 200 هزار نفر جمعیت به تصویب رسید و تیرماه نیز مجلس با افزایش عمر شوراهای سوم و به تبع آن شهرداران موافقت کرد.
اکنون طرح نمایندگان مجلس که یک فوریت آن به تصویب رسیده در کمیسیونهای تخصصی مجلس در حال بررسی است تا در اولین فرصت و بعد از انجام اصلاحات و تغییراتی برای رأیگیری نهایی به صحن علنی مجلس بازگردد.
نظرات پیرامون این طرح فراوان است و در حالی که تعدادی این طرح را حرکتی رو به جلو و برای تحقق هر چه بیشتر مردمسالاری دینی در جامعه میدانند تعدادی هم در عین موافقت با اصل این طرح، تاکید میکنند باید بندهایی از این طرح اصلاح شده و علاوه بر آن موضوع انتخاب مستقیم شهردار در شهرهای بزرگ کشور در کنار اصلاح قوانین به نفع شوراها در ایران اجرایی شود.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح روز سهشنبه 25 خردادماه، با 111 رأی موافق، 71 رای مخالف و 8 رای ممتنع، با طرح اصلاح موادی از قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران موافقت کردند که در صورت تصویب نهایی آن، شهرداران شهرهای بالای 200 هزار نفر با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند.
در صورت تصویب نهایی این قانون، انتخاب شهرداران شهرهای مراکز استانها و شهرهای بالای 200 هزار نفر در سطح کشور به صورت مستقیم و عمومی با رای مخفی مردم و همزمان با برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی و با اکثریت نسبی آرای مردم انجام خواهد شد.
تهران از زمان شهر شدنش تا کنون بیش از 58 شهردار را به خود دیده است؛ شهردارانی که گاهی مدت فعالیتشان به یک ماه نیز نمیرسید و برخی از آنها مستقیم از شهرداری تهران راهی زندان شده و حتی پشت میلهها جان باختهاند.
اما جدا از این موضوع و زمان شهرداری هر یک از این 58 مرد، نکته مهم این است که همیشه حکومت در شهردار شدن افراد نقش اصلی را داشته و تنها از سال 1378 و تشکیل شورای شهرها و بهطبع شورای تهران این وظیفه از دوش دولت ساقط شده و به شوراها سپرده شده است.
اولین شهردار تهران میرزاعباس خان مهندسباشی نام داشت که در سال 1259 به عنوان شهردار منصوب شد و آنچه در تاریخ از وی ماندهاست، اینکه میخواسته تهران را به پای شهرهای فرنگستان برساند.
اولین شهردار تهران به دستور سلطان بر کرسی ریاست بلدیه تکیه زد و این موضوع و دستور و انتخاب شاه برای تعیین شهردار در سالهای بعد از مشروطه نیز جاری و ساری بود؛ البته این مساله با روی کار آمدن رضاخان رنگ و روی دیگری به خود گرفت و کار به آنجا کشید که چند تن از شهرداران منصوب رضاشاه در زندان جان خود را از دست دادند.
خلیلخان ثقفی اعلمالدوله، اولین شهردار تهران پس از انقلاب مشروطه است و مدت زمامداریاش بر تهران به 36 ماه یعنی سه سال رسید. او تهران را بر اساس قانون بلدیه اداره میکرد؛ قانونی که بعد از دوران مشروطیت واژهای آشنا برای ایرانیان بود.
سیدضیاءالدین طباطبایی نیز به مدت 24 ماه شهردار تهران بود، آنچه باعث شده نام سیدضیاء در اداره شهر تهران بماند، این است که وی تغییراتی جدی را در ارائه خدمات به شهروندان تهرانی به وجود آورد و کارهایی مانند جمعآوری کودکان بیسرپرست، رنگآمیزی دکانها به رنگ سبز را در اولویت برنامههای خود قرار داد و در واقع شهرداریگری در تهران از زمان سیدضیاء آغاز شد.
اما رکورد طولانیترین زمان تصدی بر شهر تهران از زمان پیدایش این ابر شهر تاکنون دراختیار سرتیپ آقاخان بوذرجمهری است؛ وی که منصوب رضاخان بود در مجموع 120 ماه بر تهران حکم راند.
با این حال بیشترین تغییرات و اصلاحات در نحوه اداره شهر تهران، نه در زمان بوذرجمهری که در زمان شهرداری 89 ماهه غلامرضا نیکپی در تهران اتفاق افتاد؛ وی اقدام به ساخت و اجرای اتوبانها و پارکها، طرح جامع تهران، اخذ عوارض شهری، احداث پارکینگ، تعیین حریم شهر تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباسآباد کرد؛ اقداماتی که برخی از آنها در حال حاضر نیز در تهران پیگیری میشوند.
آخرین شهردار تهران در دوره طاغوت نیز جواد شهرستانی بود که نامش به دلیل دیگری نیز در تاریخ ثبت شده است؛ وی اولین مقام دولت شاهنشاهی بود که استعفای خود را به امام راحل ارائه داد.
تهران اما پس از انقلاب، 15 شهردار را به خود دیده است، کرباسچی با 108 ماه ریاست بر شهر تهران و سیدعباس زوارهای با کمتر از یک ماه شهرداری در این زمینه رکورددار هستند. البته غلامحسین کرباسچی در یک مورد دیگر نیز رکورددار است؛ او آخرین شهرداری بود که از سوی دولت به این مقام گمارده شد و پس از وی و با ایجاد شورای شهر تهران این نهاد، شهردار را انتخاب میکرد.
اولین شهردار پس از انقلاب تهران، محمد توسلی بود که کارهایی مانند، ایجاد محدوده طرح ترافیک، تشکیل شورای عالی ترافیک، انتخاب محل احداث میادین میوه و ترهبار و ... از اقدامات اوست. سرانجام کار اولین شهردار دوره جدید ایران که با انقلاب اسلامی آغاز شد به استعفا کشید و اختلافنظر با وزیر کشور و جمعى از مقامات دولتى در نهایت توسلى را ناچار به استعفا کرد. درگیرى شهردارى با «ستاد خانهسازى براى مستضعفین» نیز در این دوره در اوج خود قرار داشت.
تهران پس از انقلاب، دو سرپرست را به جای شهردار بر خود شاهد بوده است؛ نخست محمدحسین مقیمی که با انحلال شورای اول شهر تهران و از سوی وزارت کشور که قائممقامی شورای شهر را داشت برای مدتی کوتاه به این سمت منصوب شد.
پیش از انحلال شورای شهر تهران، شوراییان اول تهران که اکثرا اصلاحطلب بودند، پس از ماهها درگیری با شهردار، بالاخره به استیضاح وی رای مثبت دادند و بدین ترتیب ملک مدنی از شهرداری تهران برکنار شد، با «رفتن ملک از بهشت» تهران بدون شهردار ماند و با انحلال شورای اول بازهم اختیار عمل به دست وزارت کشور افتاد تا مقامی را که کمتر از چهار سال پیش به شوراها واگذار کرده بود، بار دیگر در دست بگیرد.
دومین سرپرست شهرداری تهران نه به خاطر استیضاح شهردار و بیشهردار ماندن شهر که به دلیل رئیس جمهور شدن شهردار برگزیده شد. با کوچ احمدینژاد به عنوان اولین و تنها شهردار تهران که از این مقام به ریاست جمهوری رسیدهاست. علی سعیدلو، معاون مالی و اداری احمدینژاد از تیر تا شهریور 84 بر کرسی شهرداری تهران البته با عنوان سرپرستی شهرداری تکیه زد.
معروفترین شهردار تهران پس از انقلاب غلامحسین کرباسچی است، او از سال 68 و پس از پایان جنگ تحمیلی از استانداری اصفهان به شهرداری تهران منتقل شد و تا سال 77 به عنوان شهردار در تهران خدمت میکرد. هرچند کرباسچی آخر و عاقبت خوشی در این مقام نداشت و از بهشت راهی اوین شد ولی اصلاحاتی که در دوره شهرداری وی در تهران انجام گرفت، بسیار زیاد و تاثیرگذار بود.
غلامحسین کرباسچی که سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم را دارد، در دوران جنگ نماینده امام خمینی(ره) در ژاندارمری جمهوری اسلامی بود. پس از پایان جنگ در سال 1368 از استانداری اصفهان به شهرداری تهران منتقل شد و توانست دوباره طرح جامع شهر تهران را که در زمان شهرداری غلامرضا نیکپی طرحریزی شدهبود، زنده کند و موجب کنار گذاشتن پیشنهادات مطرح شده بعد از پایان جنگ مبنی بر انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر شود. دوره وى به عنوان سومین دوره تحول در تهران محسوب مىشود. مهندس کرباسچى در طول هشت سال مدیریت خود به تکمیل شبکه بزرگراهى تهران، ارتقاى کیفیت محیطزیست، بهبود وضعیت مالى شهردارى و تقویت جایگاه شهردارى در تصمیمات ادارى پرداخت و تا حدودی نیز در پیشبرد آنها موفق شد.
در دوران وی برای اولین بار شهردار تهران امکان حضور در هیات دولت را در کنار وزرا و معاونان رئیسجمهور یافت که این وضعیت تا انتصاب دکتر احمدینژاد به سمت شهرداری تهران ادامه داشت.
تاسیس موسسه همشهری و انتشار روزنامه همشهری، نشریات و ویژهنامههای وابسته به آن و راهاندازی فرهنگسراها و خانههای فرهنگ در تهران از جمله اقدامات وی بود.
پس از کرباسچی شوراها روی کار آمدند و شهرداران از سوی شوراها انتخاب شدند. در مجموع شورای شهر تهران در مدت فعالیت نزدیک به 12 ساله خود چهار شهردار و یک سرپرست را برای این سمت انتخاب کرده است. از شهریورماه 84 تا کنون نیز زمام اداره امور در دستان محمدباقر قالیباف است.
حالا طرحی که وی از مدتها پیش، از آن اعلام حمایت کرده بود، با تصویب فوریتش در کمیسیونهای مجلس در حال بررسی است تا در صورت تصویب نهایی، شهرداران شهرهای بالای 200 هزار نفر جمعیت با رای مستقیم مردم انتخاب شوند؛ باید دید این موضع در سال 92 محقق خواهد شد؟
شاید بعدها در تاریخ از محمدباقر قالیباف به عنوان آخرین شهرداری که با رأی شورای شهر انتخاب شده، یاد کنند، شاید نام وی نیز در تاریخ به عنوان اولین شهرداری که با رأی مستقیم مردم انتخاب شده، بماند؛ باید منتظر ماند و دید سال 92 سرنوشت شهرداری تهران که حالا بیش از صد سال از عمرش میگذرد، چه خواهد بود.